خلاصه داستان : حیدر (بهمن مفید) در امامزاده با زنی به نام مرجان (مستانه جزایری) آشنا می شود که سال ها پیش با دختر بوالهواسی آشنا شده و در نتیجه ی رفت و آمد با او اغوا شده و برای حفظ آبروی خانواده با ارسال نامه ای به والدینش وانمود کرده که خودکشی کرده است. حیدر نشانی محل زندگی و کارش را به مرجان می دهد و از او می خواهد که هر زمان به کمک نیاز داشت به او مراجعه کند. حیدر به زادگاهش بازمی گردد و برادرش احمد (منوچهر وثوق) با مریم (مستانه جزایری)، خواهر دوقلوی مرجان، آشنا می شود و با او قرار ازدواج می گذارد. حیدر مریم را با مرجان اشتباه می گیرد و برادرش را از ازدواج با او منع می کند. موقعی که حیدر سرگذشت مرجان را برای احمد شرح می دهد یکی از افراد جلال (جلال موسوی) موضوع را می شنود و اهل محل را مطلع می کند. احمد، به رغم نظر حیدر، با مریم ازدواج می کند؛ اما کسی در مراسم ازدواج آنها شرکت نمی کند. جلال و افرادش با حیدر و احمد گلاویز می شوند، و می خواهند که آن دو محله را ترک کنند. در این اثنا مرجان سر می رسد و با توجه به شباهت خود به مریم موضوع را روشن می کند.
کارگردان : عزیزاله رفیعی دستیار کارگردان : بهروز نویسنده : غلامرضا گمرکی طرح اولیه داستان از : غلامرضا گمرکی ، شاپوری تهیه کننده : عزیزاله رفیعی مدیر تهیه : حشمت اله رفیعی ، علی بیات مدیر فیلمبرداری : حسین رفیعی فیلمبردار : اصغر رفیعی جم دستیار فیلمبردار : عباس اسدی ، یعقوب راهواره عکس : مهدی نظری رجبی تدوین : عزیزاله رفیعی آهنگساز : حسین واثقی نوازنده : جعفر پورهاشمی انتخاب موزیک : عزیزاله رفیعی شعر : جعفر پورهاشمی صدابردار : میرزا گودرزی سرپرست گویندگان : ایرج ناظریان لابراتوار : ذبیح اله غلامی چاپ : حسین نوری ژانر : حادثه ای سال ساخت: ۱۳۵۷ مدت : ۹۲ دقیقه رنگ : سیاه و سفید