خلاصه داستان : فرهاد و احمد و قاسم از کودکی قرار می گذارند که بیست سال بعد یکدیگر را ملاقات کنند. آن سه تاریخ ملاقات را روی دستشان خال کوبی می کنند: دوم اردیبهشت 1352. فرهاد (فرج ساجدی) جوانی است عیاش که پدر ثروتمندی دارد و با زنی فرنگی به نام کریستین (کریستین پاترسن) ازدواج کرده و از او صاحب فرزندی به نام کامی (ساسان) شده است. کریستین و پسرش فرهاد را ترک کرده اند؛ احمد ( همایون اشکان) مرد قانون شده است. پدر فرهاد وصیت می کند که در صورتی فرهاد را وارث خود خواهد کرد که با همسرش آشتی کند. کریستین که زندگی مستقلی تشکیل داده حاضر نیست با فرهاد زندگی مشترک داشته باشد. روزی که کریستین و کامی در خیابان هستند قاسم (رضا بیک ایمانوردی) کیف پول کریستین را می رباید و زن، که دستپاچه شده، بر اثر برخورد موتور سیکلت قاسم بی هوش و کامی نیز گم می شود. خبر این ماجرا در روزنامه منعکس می شود و قاسم دوستانش را برای یافتن کامی بسیج می کند. فرهاد برای ربودن وصیت نامه ی پدرش با وکیل خانوادگی شان درگیر و وکیل، ناغافل، کشته می شود. احمد مأمور پی گیری پرونده ی قتل می شود، و به این ترتیب سه دوست طی ماجراهایی به هم می رسند، و فرهاد گرفتار می شود.
کارگردان : محمود کوشان نویسنده : پرویز تأییدی تهیه کننده : اسماعیل کوشان مدیر تهیه : عباس قاسمی فیلمبردار : حسین قاسمی وند تدوین : حسن مهدیادگار دکور : حسین محسنی نوازنده : انوشیروان روحانی شعر : کریم فکور صدابردار : مجید مهرجو لابراتوار : اسفندیار شیرازی ، اصغر راه چمنی چاپ : اصغر راه چمنی ، اسفندیار شیرازی ژانر : خانوادگی سال ساخت: ۱۳۵۲ مدت : ۱۰۲ دقیقه